آغاز و پايان جهان در قرآن كريم

ساخت وبلاگ

آغاز و پايان جهان در قرآن كريم

قبل از هرچيز به اين نكته اشاره مي كنيم كه ما قصد تحليل علمي قرآن را نداريم زيرا هيچ كس قادر به رسيدن به تفسير علمي كامل از قرآن نيست حتي يك آيه از آن. علم ما بسيار كم تر از فهم اين آيه ها است. اما اين يك تلاش با وجود محدوديت هاي علمي شخصي ما است. علي رغم اين كه علم ما محدود است ولي ديگران كه علم بيشتري دارند و تخصص بيشتري دارند مي توانند تحقيق كنند تا راز هاي بيشتري از قرآن را براي ديگران آشكار سازند.

در اين مقاله ما به بعضي از آيه هاي قرآن كه در سوره الانبيا است نگاهي مي اندازيم. اين آيه ها ما را به تفكر در مورد خالق و يكتايي اش از طريق اثبات هايي بسيار عقلي و علمي دعوت مي كند. اين آيه ها در مورد آغاز و ادامه و پايان جهان صحبت مي كنند. دانشمندان تلاش كردند تا به بعضي از سوال ها از جمله اينكه جهان چگونه به اين يكتايي و نظم به وجود آمده،چگونه با اين نظم به حيات خود ادامه مي دهد و پايانش چگونه خواهد بود پاسخ دهند. آنها مواد ستارگان و سيارات را بررسي كردند و آن ها را يكسان يافتند. آنها نحوه حركت ستارگان و مسيري كه طي مي كنند را مشاهده كردند و چگونگي حركت سيارات اطراف آن ها را بررسي كردند. آن ها اندازه و طول عمر ستارگان را محاسبه كردند و مشاهده كردند كه قوانين مخصوصي بر حركت، مواد و اجرام آن ها حاكم است و از برنامه هاي خاصي تبعيت مي كنند بنابراين نتيجه گرفتند كه بايد از يك منبع سر منشا گرفته باشند. بنابراين فرض كردند كه احتمالا در ابتدا يك ماده فشرده وجود داشته كه در يك محيط بسيار محدود و پر فشار قرار گرفته بوده. سپس در يك لحظه انفجاري بزرگ رخ داده كه باعث شده اين ماده به امواج تبديل شود. اين امواج در يك لحظه دركيهان منتشر شده اند. به خاطر سرماي شديد كيهان، اين امواج به سرعت به اتم تبديل شده اند. سپس اين اتم ها به ستارگاني تبديل شدند كه حركت، تشعشعات و طول عمرشان از يك قانون يكسان پيروي مي كند! اين ستارگان همچنين به گروه هايي تقسيم بندي شدند كه قوانين بين گروه ها نيز يكسان مي باشد.

اما عقل انسان حكم مي كند كه يك انفجار نمي تواند منجر به ايجاد اين يكساني حيرت انگيز شود. بلكه بر عكس انفجار منجر به نابودي و عدم تعادل مي گردد و نمي تواند چنين آسمان و زمين زيبا با سيستم هايي كه از قوانين دقيقي پيروي مي كنند به وجود آورد.( بعد از انفجار انتروپي به شدت افزايش مي يابد و مواد باقي مانده روبه بي نظمي مي گذارند ولي بعد از انفجار بزرگ نه تنها بي نظمي به وجود نيامده بلكه همان طور كه مي بينيم نظم و شعور حيرت انگيزي در ميان كوچك ترين ذرات گرفته تا بزرگ ترين ستارگان وجود دارد و اين چيزي به غير از تجلي اسما و صفات الهي نيست. مترجم).

هيچ كس حقايق خلقت ستارگان را نمي داند اما خالق اين ستارگان از همه آن ها اطلاع دارد. خداوند در آخرين سوره اي كه به محمد صلوات الله عليه و آله وسلم نازل كرد بسياري از حقايق علمي را در مورد ستارگان به محمد آشكار كرد. اجازه بدهيد ببينيم الله (جل جلاله) چگونه نظر ما را به حقايق علمي از طريق سوالي در مورد شروع دنيا جلب مي كند و به هدايت او به جواب سوال دقت مي كنيم. حال آيه 30 از سوره الانبيا را مي خوانيم: 

{أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ } [الأنبياء :30] "آنان كه ناباور شده اند، آيا ندانند كه آسمان ها و زمين به هم پيوسته بوده اند و ما آن ها را از هم جدا كرديم و هر چيز زنده را از آب آفريديم ؟ پس آيا ايمان نمي آورند"

توضيح علمي ( يا تلاشي براي توضيح) :

در اين آيه ما به سوالي بر مي خوريم كه از كافراني پرسيده شده است كه دخالت خداوند در شروع خلقتي با اين نظم و زيبايي را تكذيب مي كنند. سوال اين است: آيا اين شروع، بعد از اينكه آن ها آن را مشاهده كردند، فقط با شانس انجام شده است؟ توسط دو كلمه رَتْق وفَتَق ، خداوند تمامي جملات آن ها را كه آن اتفاق را توضيح مي دهد، خلاصه مي كند. كافراني كه تلاش مي كنند يكتايي جهان را توضيح دهند مي گويند "ماده بسيار فشرده" و "انفجار بزرگ در يك لحظه" و    " خنك شدن ناگهاني" و غيره. نظر آن دانشمندان در مورد اينكه دنيا از يك نقطه شروع شده است درست مي باشد. قرآن چنين نقطه اي را با كلمه عربي " رَتْقً" كه به معاي الياف يا مواد به هم پيچيده و متصل است تشريح مي كند. اما اشتباه دانشمندان مادي گرا آن است كه فكر مي كنند اين ماده به تنهايي تبديل به چنين نظمي شده است.

آنها براي اينكه به نتايج علمي درست برسند بايد اقرار كنند كه تمامي اين اتفاقات توسط قدرت خالق هستي و بر اساس خواسته اش صورت گرفته است. خداوند پراكندگي اين مواد را با كلمه "فَفَتَقْنَاهُمَا" توضيح مي دهد. اين كلمه بدان معنا است كه كه خداوند اين مواد فشرده را (رَتْقً) را به خواست خود به مواد همگن تبديل كرد كه دنيا را با نظم به وجود آورد. به طوري كه مواد داخل خورشيد با مواد داخل زمين و ماه و ديگر سيارات و ديگر ستارگان يكسان است و تمامي اين مواد داراي اتم هايي با اجرا سازنده يكسان مانند هسته با بار مثبت و الكترون با بار منفي هستند. چنين تشابهي از لحظه اوليه خلقت وجود داشته زيرا اين خلقت توسط يك خالق بوده و با يك فرمان صورت گرفته است. به نظر من بهترين معني براي كلمه رَتْقً كلاف به هم پيچيده مي باشد تا اينكه بگوييم مواد به هم فشرده. و كلمه "فَفَتَقْنَاهُمَا" كه به معني شكل دهي آسمان ها و زمين با پراكنده كردن مواد در هم پيچيده توسط اراده الهي است بهتر از انفجار بزرگ مي باشد. بنابر اين محققان مادي گرا بايد فرضيه انفجار خود به خودي را كنار گذارند و به حقيقت كلام الهي در قرآن اعتراف كنند. اين اقرار باعث مي شود تا ايمان آورندگان واقعي به دين حقيقت باشند تا تمامي عقايد غير منطقي آنها تصحيح گردد.

جمله شريفه "ما همه چيز را از آب زنده گردانيديم" در انتهاي اين آيه آمده است. همان طور كه خداوند در ابتداي اين آيه خلقت جهان را از مواد در هم پيچيده  آغاز كرده است همچنين بيان مي دارد كه خلقت موجودات زنده از آب شروع شد. اين جملات خداوند بزرگ است. مسلما بر اساس علم ما اگر آبي وجود نداشت زندگي هم وجود نداشت. اين موضوع با نگاهي به گياهان اطراف ما اثبات مي گردد. چون آب در ديگر سيارات وجود ندارد زندگي نيز در آن ها نيست. اگرچه ما معناي " زندگي " و يا فرق بين سلول هاي مرده و سلول هاي زنده را نمي دانيم. در هر سلول يا ارگانيسم زنده،‌ مي بينيم كه آب بيش از 70% وزنش را تشكيل مي دهد. بنابراين بدون اين آب اثري از زندگي نخواهد بود. اما ما گوهر حيات را در چنين سلول هايي فراموش مي كنيم. مسلما سلول اجزا سازنده هر موجود از انسان گرفته تا حيوان و حشره يا گياه زنده است. اگر عميق تر به آيه نگاه كنيم مي بينيم كه بيشتر اسيد ها و تركيبات داخل سلول از هيدروژن و اكسيژن و به صورت زنجيره هايي پيچيده با نظمي فوق العاده هستند. اين دو گاز، هيدروژن و اكسيژن، عناصري هستند كه آب را تشكيل مي دهند و مي توانند اجزاي سازنده هر اتم بزرگ ديگر كه در سلول است باشند. علم و توانايي ما در داشتن توضيح عميق تر براي اين آيه محدود است و تنها با الهام الهي مي توان به آن دست يافت. مسلما خوانندگاني كه از علم بيشتر و تفكر عميق تر برخوردار هستند مي توانند توضيح بهتر از من داشته باشند. شايد كشفيات آينده به درك بهتري از اين آيه منجر شود.

هركس كه به سلول زنده و مولكول هاي بزرگش و زنجيره هاي سلولي اش نگاه كند نمي تواند دخالت خالق را تكذيب كند. همين طور كه نمي توانيم دخالت خالق را در اين جهان بزرگ ناديده بگيريم به همان ترتيب هم نمي توان اين نتيجه منطقي را ناديده گرفت كه طبيعت چگونه چنين زنجيره هاي پيچيده را در سلولي كه داراي ميليون ها اتم است بدين ترتيب كنار هم چيده است. در عين حال نيز نمي توان فرض كرد كه طبيعت گوهر حيات را به چنين زنجيره هاي پيچيده سلولي داده است تا فقط داراي حركت، ‌تنفس، قابليت غذا خوردن و هضم و حتي فكر كردن باشند. خداوند در اين آيه مي فرمايند كه او اين سلول ها را از آب آفريد و بعد زندگي را به آن ها داد اين ها براي ما راز هايي هستند. آيا كسي به غير از خداوند مي تواند بگويد كه او چگونه اين كار را انجام داده است؟ يا آيا كسي مي تواند بگويد كه بدون يك خالق دانا آفريده شده اند؟ همان طور كه در بالا اشاره كرديم آب به تنهايي منشا خلقت حيات نيست بلكه حيات را به دوش مي كشد. اين بدان معنا است كه تمامي موجودات زنده به اين مايع معجزه انگيز وابسته هستند. راز هاي اين مايع نيز در نزد خداوند است. اگر دانه اي را در خاك قرار دهيم مي بينيم كه رشدش وابسته به آب است. همچنين رشد و ادامه حيات گياه به آب وابسته است. كلمات كمي در اين آيه راز هاي گياه را بيان كرده و به صد ها سوال مرموز پاسخ داده است زيرا از طرف خداوند نازل شده كه به راز هاي خلقت واقف است. من فكر مي كنم كه اقرار به يكي از راز ها، در را به روي راز هاي ديگر براي ما مي گشايد و اين كه جهان، خالقي يكتا دارد كه قرآن را براي ما نازل كرده است.

NEW...
ما را در سایت NEW دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دوستان mw55 بازدید : 1540 تاريخ : شنبه 26 مرداد 1392 ساعت: 21:29