آيا به سرعت سپري شدن ايام و كوتاه شدن روزها از نشانه هاي قيامت است؟

ساخت وبلاگ

آيا به سرعت سپري شدن ايام و كوتاه شدن روزها از نشانه هاي قيامت است؟

 رسول الله صلي الله عليه و سلم مي فرمايد:(قيامت برپا نمي شود تا اينكه اين علامات پديدار گردند: از بين رفتن علم، زياد شدن زلزله، نزديك شدن زمان، ظاهر شدن فتنه، زياد شدن آشوب و فتنه كه همان قتل مي باشد و زياد شدن بيش از اندازه مالهايتان.) و همچنین رسول الله صلي الله عليه و سلم فرمودند:(تا زمان نزديك نگردد و سال مانند ماه، ماه مانند هفته، هفته مانند روز، روز مانند ساعت و ساعت مانند آتش گرفتن شاخه هاي درخت خرما نگردد، قيامت برپا نمي شود.)

اين دو حديث دلالت مي كنند بر اينكه از نشانه هاي قيامت نزديك شدن زمان است. علماء در معني نزديكي زمان اختلاف داردند و در اين مورد سخن بسيار است. از بهترين اين سخنان اين سخن است كه: نزديك شدن زمان را بر نزديكي حسي و نزديكي معنوي حمل مي كنند.

نزديكي معنوي:

منظور از نزديكي معنوي اين است كه بركت زمان از بين مي رود. و اين در دورانهاي آينده واقع مي شود.

اين قول را قاضي عياض، نووي  و حافض ابن حجر- رحمهم الله- اختيار كرده اند.

نووي مي گويد: مراد از كوتاه شدن روز، عدم بركت در آن است. مثلاً روز مي گذرد در حاليكه از آن به اندازه يك ساعت فايده مي برند.

حافظ مي گويد: و حق اين است كه مراد از بين رفتن بركت از تمام چيزها و حتي زمان است كه از نشانه هاي نزديك شدن قيامت مي باشد.

از نزديكي معنوي همچنين مي توان به آساني ارتباط بين مكانهاي دور و سرعت رفت و آمد بين اين مسافتها كه از آن به نزديكي زمان تفسير مي شود، اشاره كرد. فاصله هايي كه در گذشته در چندين ماه طي مي شدند اغراق نيست اگر بگوييم حالا در بيشتر از چند ساعت طول نمي كشد.

شيخ بن باز در تعليق فتح الباري (2/522)مي گويد: نزديكي كه در حديث ذكر شده به نزديكي بين شهرها و قاره ها و كمي مسافت به آنها به سبب اختراع هواپيماها و ماشينها و تمام چيزهايي كه مانند آن هستند، تفسير مي شود. الله اعلم.

نزديكي حسي :

منظور از نزديكي حسي اين است كه زمان به صورت محسوس كوتاه مي شود. ساعات شب و روز به سرعت مي گذرند و بين گذشت اين ساعت ها فاصله پيدا نمي شود، و واقع شدن آن امري غير ممكن نيست. براي تأييد آن به زمان دجال مي توان اشاره كرد كه در آن روز به اندازه سال، ماه و هفته طول مي كشد. در نتيجه همانگونه كه ايام طولاني مي گردند، كوتاه نيز مي شوند كه آن به خاطر اختلال در نظام عالم و نزديك شدن پايان دنيا است.

حافظ در الفتح از ابن ابي جمره نقل مي كند كه گفت:"مراد از نزديك شدن زمان در حديث {لا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَكُونَ السَّنَةُ كَالشَّهْرِ}، به كوتاه شدن آن اشاره دارد. با اين حساب پس كوتاه شدن بايد حسي باشد و بر معناي معنوي نيز حمل مي گردد. اما در حسي فاصله منظور نمي باشد. و شايد آن از اموري باشد كه باعث نزديك شدن قيامت مي گردد. اما از نظر معنوي پس براي آن مدت و فاصله منظور مي باشد كه علماء ديني آن را مي دانند. و اهل دنيوي نيز اگر زيرك و عاقل باشند آن را خواهند دانست كه ايشان نمي توانند مانند گذشته كارهاي بزرگي را كه انجام مي دادند، انجام دهند. به خاطر آن دچار شك و ترديد مي شوند ولي علت آن را نمي توانند درك كنند. شايد علت آن به سبب ضعف ايمان باشد كه به آشكار نمودن بيش از حد كارهاي خلاف شرع مي پردازند. و شديدتر از آن خوراكيهايي است كه در آن شكي و شبهه اي وجود ندارد كه حرام مي باشند و بسياري از مردم كاري به حلال و حرم آن ندارند و در بدست آوردن آن تمام تلاش خود را به كار مي گيرند و عقل خويش را به كار نمي گيرند. نتيجه و ماحصل بحث اين مي شود كه بركت در زمان ، روزي و در گياهان به خاطر ايمان قوي و تبعيت از اوامر خداوند و دوري از نواهي او مي باشد. و دليل بر اين مدعا قول الله تعالي مي باشد:"وَلَوْ أَنَّ أَهْل الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَات مِنْ السَّمَاء وَالأَرْض"«اگر اهل قريه اي ايمان بياورند و تقواي خدا داشته باشند بركات آسمان و زمين را بر ايشان مي گشاييم.»"

و سيوطي در الحاوي للفتاوي(1/44) در باره معني اين حديث كه ذكر شد اين طور گفته است:"گفته شده منظور از آن كوتاه شدن به صورت حسي مي باشد. ساعات شب و روز نزديك برپا شدن قيامت كوتاه مي شوند. و گفته شده به صورت معنوي مي باشد كه مراد از آن به سرعت گذر كردن زمان و از بين رفتن بركت از تمام چيزها حتي زمان است...و قولهاي ديگري نيز در اين باره وجود دارد. و الله اعلم."

اين سه قول از بين رفتن بركت، سهولت ارتباط و نزديك شدن به صورت حسي، بينشان تعارضي نيست و مانعي بر اينكه حديث بر همه آنها دلالت كند، وجود ندارد. الله تعالي اعلم.

سخنان ديگري نيز در باره زمان گفته اند كه درجه قوت آنها به مانند آنچه ذكر شد، نيست.

از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره نمود:

خطابي گفته كه منظور از آن لذت بردن از زندگي است. حافظ از زبان او نقل مي كند كه مي گويد: مي خواهد آن را زمان خروج مهدي- الله اعلم- كه راستي در زمين پديدار مي شود، عدل پيروز مي گردد و مردم از زندگي لذت مي برند و مدت آن كوتاه مي باشد، پديد آورد. و ايام خوش مردم در زمان كوتاهي سپري مي شود كه اگر مدت آن به درازا كشد و طولاني شود، مكروه و ناپسند مي گردد در نتيجه مدت آن كوتاه مي باشد. سپس حافظ مي گويد: مي گويم كه خطابي در آنچه ذكر كرده به سوي تأويل رفته است. زيرا در زمان نقصان پديد نمي آيد. و گر نه كسي كه حديث را ضمانت كرده آن را در زمان ما به وجود مي آورد. در نتيجه ما از اين حديث به جاي نقصان در زمان، زودگذري ايام را درك مي كنيم. زيرا كه زمان ما با زمان قبل از ما هيچ فرقي ندارد. و منظور از اين حديث لذت بخش بودن زندگي نيست. و حق آن است كه مراد از آن از بين رفتن بركت مي باشد.

ابن بطال مي گويد: مراد نزديك شدن عمر انسانها به خاطر كمي عبادت مي باشد تا اينكه به خاطر غالب بودن فسق و گناه و ظاهر شدن انسان هاي فاسد، كسي نيست كه امر به معروف و يا نهي از منكر كند(1).

و اين تأويل خلاف ظاهر حديث است و اين جمله به وسيله حديث ديگري از رسول الله صلي الله عليه و سلم رد مي شود كه فرمودند:"السَّاعَةُ حَتَّى يَتَقَارَبَ الزَّمَانُ،فَتَكُونَ السَّنَةُ كَالشَّهْر..الح"از ظاهر آن فهميده مي شود كه مراد نزديك شدن خود زمان است نه نزديك شدن مدت عمر انسانها.والله اعلم. 

 

NEW...
ما را در سایت NEW دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دوستان mw55 بازدید : 1303 تاريخ : پنجشنبه 31 مرداد 1392 ساعت: 18:42